با بررسی جایگاه زن در طول تاریخ میبینیم که عمدتاً زن از مقام و منزلتی که خداوند برای او در نظر داشته محروم بوده است؛ اما در دو دوره، تحولات عظیمی در این وضعیت صورت گرفته که هر دو پس از یک دوران انحطاط شدید بوده است. دوران اول، در صدر اسلام است که با گسترش تعالیم و سنت نبوی زن تا حدودی منزلت خود را بازیافت. این تحول در عصر جاهلی رخ داد؛ یعنی زمانی که زنان را نه مثل حیوان، بلکه پایینتر از او میدانستند و او را زنده به گور میکردند. با ظهور اسلام، زن از آن لجنزار جاهلی بیرون کشیده شد. اما پس از آن، با غصب حکومت اهل بیت(ع) و منحرف کردن دشمن از مسیر اصلی خودش، جایگاه زن نیز مجدداً دچار افول شد و گرچه دیگر به زن حد از تنزل عصر جاهلی نرسید، اما باز هم با جایگاه اصلی زن فاصله بسیار داشت. ادامه این وضعیت در اعصار بعد، مستمسکی شد در دست صحنهگردانان دنیای معاصر.
پس از جنگ جهانی دوم، به لحاظ آثار مخرب وسیع جنگ بر جهان، به صحنه کشاندن زنان و استثمار زنان با شعارهای فریبنده آزادی و تمدن جدید به عنوان راه حلی برای، برونرفت از شرایط وخیم اقتصادی در دستور کار حکومتها قرار گرفت. آنها به بهانه بازگرداندن جایگاه حقیقی زن، پرده حیای او را دریدند و به بهانه تساوی او با مرد، برهنه و بیبندوبارش کردند. این بیبندوباری بر کشور ایران نیز سایه افکند و موج انحطاط بیسابقه جامعه ایران در عصر پهلوی شد. زن را از مقام و منزل و شراف و عزت خوش پایین کشیدند و به اسم آزادی او را همچون ملعبه و عروسکی کردند. پس از این انحطاط، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در سایهسار دیدگاههای مترقی امام خمینی(ره) از اسلام، زن پس از سالها به احیای مجدد هویت و جایگاه و منزلت خویش دست مییابد.
از آغاز دهه ۴۰ تا زمان اوجگیری حرکتهای انقلابی مردم، سیاستهای فرهنگی - اجتماعی پهلوی دوم با بهانه مدرنسازی جامعه به گونهای دیگر شکل میگیرد تا حضور زنان در ادارات و نهادهای دولتی به شکلی فسادانگیز انجام شود. در آن زمان، خاندان سلطنتی به عنوان الگوی آرمانی خانواده در ایران مطرح میشود و حجاب یکی از عوامل عقبماندگی زنان و موانع ورود ایشان به تمدن بزرگ معرفی میشود.
سبک زندگی مصرفگرا و تجملی خاندان پهلوی نمونه مطلوب به جامعه معرفی و پیششرط ترقی یک زن در جامعه و کنار گذاشتن حجاب مطرح میشود. این سیاست هرچند با سیاست سرکوبگرانه رضاشاه در کشف حجاب متفاوت بود، اما تا حد بسیار زیادی مملکت را به تباهی کشاند و ملت را به عقب برگرداند. به دلیل چنین وضعیتی در دوره پیش از انقلاب، حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی با تردید و نگرانی امام همراه بود؛ اما در شرایطی که در سایه نظام اسلامی در کشور ایران پدید آمد، ورود زنان به اجتماع و در دست گرفتن مقدرات توسط خود بانوان مورد تشویق امام خمینی قرار گرفت. ایشان حق حاکمیت بر سرنوشت خوش را در فضای سالم و اخلاقی ضرورت دانسته و هیچ تفاوت جنسیتی در این زمینه قائل نبودند.
امام خمینی، به مثابه یک رهبر الهی، زمانی که از ویژگیهای انسانی زن و مرد سخن میگوید، زن را همچون مرد بر سرنوشت خود مسلط دانسته و او را در مسیر کمال و کسب فضایل همچون مرد قلمداد میکند. نکته مهمی که از فرمایشات امام خمینی به دست میآید این است که ایشان نقش زن را در سعادت و شقاوت جامعه بسیار مؤثرتر از نقش مرد میداند و در بسیاری از پیامها و سخنرانیهای خود بدان اشاره میکند. همچنین در فرمایشات حضرت امام به مناسبتهای مختلف و با عبارتهای متعدد این موضوع مورد تأکید قرار میگیرد که احترام، خدمت و عنایت اسلام به زن بیش از مرد بوده است.
این مطلب نشان میدهد که تا پیش از اسلام، زن از نظر شرف و برخورداری از حقیقت انسانی در مرتبه بعدتر مرد قرار داشته است. همانطور که در ابتدا بدان پرداخته شد از حیث حقوعی تفاوتهایی بین مرد و زن وجود دارد که مبنای این تفاوت نقشها و کارکردهای زن و مرد در خانواده است؛ بنابراین اشتراک مرد و زن در کسب فضائل و حیثیات انسانی، لازمهای با تشابه صددرصدی ایشان در حقوق و تکالیف خانوادگی ندارد. اسلام هرگز رجحان و فضیلتی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست؛ اما با توجه به تلازم حق و تکلیف و به دلیل مسئولیتها و تکالیف بیشتری که برعهده مردان نهاده است در مواردی، اختیارات بیشتری نیز برای ایشان قائل شده است و این عین عدالت است؛ چرا که اگر با وجود تفاوت در تکالیف، امتیازات نیز برابر بود عدالت محقق نمیشود.
امام خمینی(ره) بر این باورند که اسلام دین سیاسی است و حتی عبادت نیز سیاسی است؛ لذا عرصه سیاسی، عرصه مردانه تلقی نشده و ورود زنان در این عرصه نه تنها حق، بلکه تکلیف ایشان بهشمار میرود. البته امام(ره) تأکید دارند که نباید این نکته بسیار مهم مورد غفلت واقع شود که حضور زن مسلمان باید با حفظ عفت و حدود اسلامی همراه باشد به گونهای که شأن زن مسلمان به هیچ وجه به مخاطره نیفتد. امام خمینی اهمیت حضور زنان را در انقلاب و پیشبرد اهداف زن فراتر از حضور مردان دانسته و نقش بانوان را نقشی مضاعف قلمداد میکند. در فرازی از بیانات ایشان چنین آمده است: شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی دارید و شماها مردان و زنانِ شیر در ایران تربیت میکنید.
دامن شما دامن عصمت، عفت و عظمت است. در حقیقت، عملکرد زنان را میتوان از نگاه امام هم در ایجاد تحول عظیمی که ایشان خود سکاندار زن بودند و هم در تثبیت نظام سیاسی جدید، بسیار مؤثر و دارای جایگاهی بااهمیت دانست. امام خمینی با هویتبخشی حقیقی به زن، به کرامت، شرافت، منزلت و ارجمندی زن مسلمان اشاره کرده و قوانین منبعث از سوی خداوند را به صلاح جامعه معرفی میکند. داشتن پوشش اسلامی برای بانوان را در جامعه ضروری دانسته و زن را برای حفظ ارزشها میدانند و به خانمها هشدار میدهند که به سوءنیت افرادی که از روی عمد، قصد دارند زنها را ملعبه و عروسکی کنند، آگاه شوند و خردهگیری به قوانین اسلامی، بهویژه حجاب را وسوسه شیطانی ایشان تلقی کنند و زن بودن را از نگاه اسلام بر ارزشهای والایی، چون تربیت و انسانسازی و دخالت آگاهانه در مقدرات کشور خویش معرفی میکنند.
نظر شما